خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)
علیرضا بهرامی
حدود یک هفته میشود که «عبدالمجید حسینی راد»، نقاش، پژوهشگر هنرهای تجسمی و دانشیار پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دیگر در میان ما نیست. نگارندهی این مطلب نیز حدود یک هفته فرصت داشته تا همزمانی که از خود یا خدای خویش میپرسد چرا باید انسانی مانند او نیکو، خیلی زود از ما جدا شود، همچنین با خود بگوید، فردی مثل او، با کدام خصوصیات، شخصیتی میشود که حالا باید حسرت نبودنش را بخوریم؟
میگویند خاک بهبهان که حالا پیکر حسینی راد در آن آرمیده، سنگین است و از قدیم هم گفتهاند خاک سرد است، پس شاید واجب است آنها که او را میشناختند، همهی آنهایی که در روز تشییع پیکرش در دانشگاه تهران، ناراحت و بیتاب بودند، چند خطی بنویسند، تا در تاریخ ثبت و روزی حتا معیار و قضاوت و الگو شود. چراکه یک هنرمند نقاش، هیچوقت Celebrity نبوده، شخصیتی نیست که فضای رسانهای کمتوجه ما به هنرهای تجسمی و حتا جامعهی اینچنین مان، خیلی به مرگ فردی مانند او توجه کند یا از آن حرف بزند.
حسینی راد از جمله انسانهای ویژه بود. چه انسانهای ویژهای هستند آنها که در میان اینهمه هیاهو، صرف عمر در کلاسهای درس و دانشگاه را انتخاب میکنند. عبدالمجید حسینی راد 18 سال در دانشگاه تهران تدریس کرد و با احتساب دوران تحصیلش تا دکترا، ربع قرنی را در کلاسهای درس نقاشی و هنر گذراند. برای او انگار دانشگاه، قطب عالم امکان بود و بههیچ وجه تمایل نداشت از محدودهی آن خارج شود. کمتر پست مدیریتی میپذیرفت اما با این حال، همکاری با نهادهای مختلف را تجربه کرده بود. خلاءها و نقصانها را در این زمینه خوب میشناخت و روزی هم که با آغاز دولت نهم، مسوولیت اداره کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و طبیعتا سرپرستی موزهی هنرهای معاصر تهران را برعهده گرفت، به یک سال تحصیلی نکشید که آنجا را ترک کرد. علت اصلی این موضوع را چنین اعلام کرد که شرطش ماموریت با حفظ وظایف آموزشی بوده که مورد موافقت قرار نگرفته است. درحالیکه از نظر او، قطع ارتباط با دانشگاه به هیچ دلیل قابل پذیرش نبود، بنابراین، شاید عدو شد سبب خیر و از آن سمت رسمی به نفع علاقهاش، یعنی دانشگاه، صرف نظر کرد.
یکی دیگر از ویژگیهای مثبت حسینی راد که از او چهرهای احترامبرانگیز ساخته بود، همین نکته بود که مورد اشارهی آقای آیدین آغداشلو هم پس از مرگ او، قرار گرفت. واقعیت این است که حسینی راد و تعدادی از دوستانش، از نسلی بودند که در سالهای پس از انقلاب فرهنگی، عملا در دانشگاه و بهتبع آن دانشگاه هنر، دارای جایگاههای تعیینکننده شده بودند. اما حسینی راد با وجود تاکید و پایداری بر اعتقادات مذهبی و انقلابی خود که حتا از ظواهرش هم مشخص بود، هیچگاه از روند دنیای مدرن و هنر معاصر غافل نشد، بلکه دانشجویان و هنرمندان نسلهای پسین را هم به سمت و سوی اندیشههای نو سوق میداد. اساسا خودم زمانی افتخار آشنایی با او را پیدا کردم که 10 سال پیش، بههمراه علیاصغر کفشچیان مقدم و جمعی دیگر از استادان هنر و نقاشی، عهدهدار برگزاری سومین نمایشگاه هنر مفهومی شده بود که با نام هنر جدید برگزار میشد. قرار بود کتابی دربارهی آثار نمایشگاه منتشر شود و مینشستیم – ازجمله در کلاسهای عملی نقاشیاش در دانشگاه – محتوای کتاب را که حاصل زحمت و مصاحبههای دوستی دیگر بود، تدوین و ویرایش میکردیم. جالب آنکه دوستان برگزارکنندهی آن نمایشگاه Conceptual art که برای اولینبار خارج از موزهی هنرهای معاصر و اینبار در باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران برگزار میشد، بنیاد شهید را بهعنوان پشتیبان آن حرکت، پای کار آورده بودند.
اساسا حسینی راد معتقد بود، اگر امکان داشته باشیم از همهی کسانی که به نحوی در سرافراز کردن نام ایران در جهان معاصر تلاش میکنند، به نحو شایستهای تقدیر کنیم، برای ما خوشایند خواهد بود. شاید بر مبنای همین ذهنیت بود که حالا آیدین آغداشلو، که همدورهی حسینی راد هم نبوده، و حتما برمبنای خاطرههایی و احساسی که در طول سالیان در وجود او نهاده شده، میگوید، مرگ حسینی راد مرا پریشان کرد.
عبدالمجید حسینی راد کلا نگاهی منطقگرا و انسانی نسبت به مسائل مختلف داشت. نمونهی بارز این ویژگی را شخصا وقتی دیدم که بحث پیگیری تاسیس مرکز ملی نمایشگاههای هنری ایران را با تخلیهی بازارچهی پارک لاله و اتصال موزهی هنرهای معاصر تهران به موزهی فرش، مطرح کرده بود.
پایین موزهی هنرهای معاصر و چسبیده به پارک لاله، بازارچهای هست که تاریخچهی آن به دههی شصت بازمیگردد. در سال 66 که جنگ تحمیلی و تحریمهای آن موقع، بیکاری و مشکلاتی از این دست را وسعت بخشیده بود، از این فضا برای فعالیتهای خوداشتغالی بهره گرفته و قراردادی هم میان وزارت کار و صندوق حمایت از فرصتهای شغلی، با معاونت امور هنری وزارت ارشاد برای مدت یکسال بسته میشود تا در این محل، فعالیت خوداشتغالی صورت بگیرد؛ پس از آن، قرارداد برای چند سال، تمدید و نتیجه این شده که این افراد تا امروز ماندگار شدهاند.
بهگفتهی حسینی راد، از آن پس تا سال 82 هرچه مسوولان وزارت ارشاد سعی میکنند مساله را جمع کنند، نمیشود و به این نتیجه میرسند که با پیگیری حقوقی، مساله را به نتیجه برسانند؛ اما بار دیگر موضوع مسکوت مانده، تا آنکه مرکز هنرهای تجسمی با حضور او، بار دیگر پیگیر یافتن شرایط مناسب میشود. روزی در موزهی هنرهای معاصر در اینباره صحبت میکردیم، معتقد بود، مشکل اصلی کار تاکنون این بوده که صرفا خواسته میشده محل را تخلیه کنند. درحالیکه این خواست بهتنهایی تنشزاست؛ اما اگر ابعاد مساله به شکل همهجانبهای در نظر گرفته شود، باید قبول کرد، چنانچه قرار شود جمعآوری افراد ساکن صورت گیرد، بدون آنکه به آینده آنان توجهی شود، کار غیرانسانی خواهد بود.
حسینی راد با تاکید اعتقاد داشت، وقتی کسی 15-10 سال در جایی میماند، مالکیت احساس میکند و این افراد هم زندگی و خانوادهشان را بر این پایه تشکیل دادهاند. بنابراین چنانچه بتوان مکان مشابهی در هر نقطهای از شهر تهران که مناسب هم باشد تعریف کرد، یا کمکهایی بشود که بتوانند تا همین فعالیت را جای دیگری تامین کنند، آنوقت مساله را میشود حل کرد.
پینوشت:
حدود یک هفته پیش، از سفری چندروزه به یک پایتخت اروپای شرقی برگشتم. اینروزها با گستردگی اینترنت، دسترسی به خبرها با وقفه مواجه نمیشود؛ اما روزی که ما کییف را ترک میکردیم، تعدای از سران کشورها برای حضور در مراسم تحلیف رییس جمهور جدید اوکراین آمده بودند، پس شاید اتفاقی نبود که هیچکدام نتوانستیم در فرودگاه به اینترنت بیسیم وصل شویم. با احتساب طول زمان بازگشت و استراحت پس از آن، چند ساعتی از اینترنت و خبر دور شدم. همین کافی بود که وقتی در محل کارم دستگاه کامپیوتر را روشن میکردم، آماده باشم برای مواجهه با هر خبری. برای ما روزنامهنگارها و خبرنگارها دیگر خیلی از تیترهای تلخ عادی شده است. اینکه در کجای جهان حملهی تروریستی یا بلایی طبیعی چند نفر را کشته، اینکه پدری فرزندش را سر بریده یا سقوط مصالح ساختمانی، جمجمهای را ترکانده است، یا چه و چه و چه. صفحهی مانیتور که روشن شد، همکارانم نوشته بودند: پیکر عبدالمجید حسینی راد، بنا به وصیتش، در بهبهان به خاک سپرده میشود. قلبم فشرده شد و چشمهایم سیاهی رفت. آخر چرا حسینی راد باید مرده باشد؟ ما موجوداتی جالبی هستیم. در همان وضعیت هم دوست داشتم وقتی متن خبر را میخوانم، گفته باشد که بر اثر یک سانحهی اتومبیل درگذشته است؛ نه اینکه یک نوع سرطان خون تشخیص داده نشده، شاید حاصل زندگی در این کلانشهر، ظرف چند روز او را از پای درآورده است. حال مگر چه فرق میکند؟ مهم این است که واقعا چرا حسینی راد باید در 53 سالگی مرحوم شود، مثل خیلی خوبان دیگر، آنگاه خیلیها که فایده و خاصیت امثال او را بههیچ وجه برای جامعه ندارند، 90-85 سال عمر کنند؟!
عکس از: زهرا راد
مدیرعامل شرکت آب منطقهای سیستان و بلوچستان گفت: پروژه انحراف آب سد کهیر با حضور مشاور وزیر نیرو در امور آبفای کشور به بهرهبرداری رسید.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)منطقه سیستان و بلوچستان، احمد عاقبت بخیر در مراسم افتتاح پروژه انحراف آب سد کهیر بیان کرد: با بهرهبرداری این پروژه از هدر رفت آب بطور محسوسی جلوگیری خواهد شد.
عاقبتبخیر گفت: این مسیر انحرافی به طول 300 متر و با دهانه 283 متر و عرض 6 متر ساخته شده است.
مدیرعامل آب منطقهای استان سیستان و بلوچستان اظهار کرد: ساخت بدنه کامل سد کهیر تا سال 96 به اتمام میرسد.
عاقبتبخیر گفت: هدف از اجرای سد کهیر تأمین آبشرب شهرهای چابهار و کنارک به میزان ۱۵ میلیون مترمکعب در سال، تأمین آب کشاورزی برای آبیاری ۲۱۷۰ هکتار از اراضی توسعه منطقه کهیر به میزان 4.26 میلیون مترمکعب در سال و تأمین سالانه ۱۳ میلیون متر مکعب آب برای مصارف صنعتی است.
وی ادامه داد: با اجرای پروژههای سد سازی در استان حجم قابل توجهی از روان آبها استحصال میشود.
وی تصریح کرد: در حال حاضر دلیل نبود توجه به اقتصاد آب در کشور، میزان مصرف به ویژه در بخش کشاورزی در ایران 92 درصد است و این در حالی است که متوسط میزان مصرف کشاورزی در جهان به 70 درصد رسیده است.
مدیر جهاد کشاورزی بجستان گفت: باغات پسته بجستان با کمک کشاورزان به سامانه ضد تگرگ مجهز میشوند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)منطقه خراسان، محسن فخر کاظمی گفت: باغات پسته بجستان با کمک کشاورزان به سامانه ضد تگرگ مجهز میشوند که این سامانه باغات پسته را تا 100 هکتار زیر پوشش قرار میدهد.
مدیرجهاد کشاورزی بجستان افزود: در تگرگ اوایل امسال بیشترین خسارت به باغات پسته که از نوع پسته سفید بود، وارد شد.
وی گفت: پارسال با اعتبار220 میلیون تومان روی پنج قنات کار شد و با توجه به افت آبهای زیرزمینی قنات روستای مرندیز 75 درصد افزایش آبدهی داشته است.
وی با اشاره به پروژههای هفته جهاد کشاورزی نیز گفت: پروژههایی در بخش آبیاری تحت فشار در دشت قاسمآباد بجستان اتحاد کویر و سایبان کویر در200 هکتار در هفته جهاد کشاورزی کلید میخورد.
مدیر جهاد کشاورزی بجستان ادامهداد: با حمایت دولت تدبیر و امید در زمینه کشاورزی یکی از کارهای خوب انجام شده تضمین قیمت گندم بود که پیش از کشت قیمت اعلام شده و برداشت گندم از1500 هکتار از اراضی شهرستان به پایان رسیده امسال به دلیل افت دما، سیل و تکرگ میزان برداشت کاهش داشته است و تاکنون 300 تن گندم تحویل سیلو شده است.
فخر کاظمی اضافه کرد: پارسال کارخانه لبنیات «براسون» که یکی از مهمترین کارخانههای فرآوری لبنیات است، با استفاده از تسهیلات طرح توسعه تکمیل و افتتاح شد.
وی خاطرنشان کرد: بجستان در زمینه مرغداری رتبه چهارم استان را دارا است و 54 مرغداری با 900 هزار قطعه جوجه در هر دوره فعالیت میکنند که 675 تن گوشت سفید به بازار عرضه و در بخش دامداری نیز روزانه 34 تن شیر تولید میشود.
مدیر جهاد کشاورزی بجستان تصریح کرد: با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری در بحث اقتصاد مقاومتی با تدبیری که اندیشیده شد و با اجرای طرح اقتصاد مقاومتی 30 درصد از سوخت مرغداریها کاهش پیدا کرد.
معاون عمرانی استاندار کرمان گفت: برآورد کلی طرح انتقال آب از خلیجفارس به استان کرمان 4200 میلیارد تومان است.
«محمدجواد کامیاب» در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقهی کویر، در رابطه با طرح انتقال آب از خلیجفارس به شرق استان کرمان اظهار کرد: این طرح که قرار است در سه قطعه به انجام برسد عملیات اجرایی آن تا پایان خردادماه با حضور مهندس «رزمحسینی»استاندار کرمان آغاز میشود.
وی افزود: در قطعهی نخست مسیر 300 کیلومتری «بندرعباس - سیرجان» و با هزینهی 1400 میلیارد تومان تحت پوشش قرار میگیرد.
معاون عمرانی استاندار کرمان یادآور شد: در قطعهی دوم مسیر «گلگهر- سرچشمه» به طول 150 کیلومتر و قطعهی سوم نیز با مسافت 340 کیلومتری از سرچشمه به چادرملوی یزد انجام میشود.
کامیاب گفت: پیشبینی میشود طرح انتقال آب از خلیجفارس تا استان کرمان به مدت 24 ماه طول بکشد.
وی خاطرنشان کرد: در این طرح بهمیزان 110 میلیون مترمکعب آب در سال منتقل میشود و برآورد کلی طرح نیز 4200 میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
براساس این گزارش، هزینههای طرح انتقال آب از خلیجفارس به استان کرمان توسط بخش خصوصی(شرکت مس سرچشمه، گل گهر سیرجان و چادرملوی یزد) تأمین میشود.