خبرنگارزن مستقل

این سایت به آزادی بیان احترام میگذارد و در چارچوب قانون ،اخلاق و نظام اسلامی گام برمیدارد.

خبرنگارزن مستقل

این سایت به آزادی بیان احترام میگذارد و در چارچوب قانون ،اخلاق و نظام اسلامی گام برمیدارد.

هرکس هرطور دلش بخواهد می‌نویسد


اگر بنا باشد هرکس هرطور که می‌خواهد بنویسد یاد گرفتن زبان فارسی از دبستان تا دبیرستان، برای ایرانی تا غیرایرانی (که خواهان یادگیری زبان فارسی است) دچار اشکال می‌شود و درک و فهم کلمات را دشوار می‌کند.
ضیاء موحد با اشاره به رعایت نشدن قواعد زبان، از این‌که "هرکس هرطور دلش بخواهد می‌نویسد" انتقاد کرد.

این‌ شاعر پیشکسوت در گفت‌وگو با ایسنا، درباره وضعیت درست‌نویسی در رسانه‌ها گفت: هرکسی با میل خود هرطور دلش بخواهد می‌نویسد و قواعد زبان را رعایت نمی‌کند، بخصوص فضای مجازی از هم گسیخته است. البته از زمان‌های دور همین‌طور بود و دو فردی که خطاط بودند به یک شکل نمی‌نوشتند.

او با بیان این‌که یکسان‌سازی در نوشتن به عهده فرهنگستان زبان و ادب فارسی است اظهار کرد: این‌که هرکس برای خود شیوه‌ای برای نوشتن انتخاب کند درست نیست، بلکه این مسائل باید زیر نظر فرهنگستان باشد.

موحد درباره عملکرد فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: فرهنگستان از زمان تأسیس تاکنون عملکرد خوبی داشته و گاهی معادل‌های خوبی را برای کلمات بیگانه انتخاب کرده است. پیشنهادهایی برای برخی واژگان داشته که برخی اجرا شده و برخی اجرا نشده‌اند.

او با بیان این‌که فرهنگستان کتاب «فرهنگ املایی خط فارسی» را برای درست نوشتن چاپ کرده است ادامه داد: نگارش درست برخی از کلمات را می‌توان با مراجعه به این کتاب دید. به طور مثال گاهی سوال پیش‌ می‌آید که مسئله را با الف بنویسیم یا همزه، بی‌دریغ را سرهم بنویسیم یا جدا، که مراجعه به این کتاب به ما کمک می‌کند.

این شاعر خاطرنشان کرد: به نظر من کسانی که می‌خواهند ترجمه کنند و به فارسی بنویسند یک جلد از این کتاب را داشته باشند و به آن مراجعه کنند، زیرا روی این پیشنهادها فکر شده است و زبان‌شناسان بر روی آن‌ها تصمیم گرفته‌اند و برای این پیشنهادها دلیل دارند. همچنین افرادی را در جلسات خود دعوت می‌کردند که افراد معتبری هستند. این کمی کار را آسان و نوشته‌ها را یکدست و یکنواخت می‌کند.

ضیاء موحد درباره آسیب‌های رعایت نکردن درست‌نویسی اظهار کرد: نمی‌شود زبان بی‌قاعده باشد. اگر بنا باشد هرکس هرطور که می‌خواهد بنویسد یاد گرفتن زبان فارسی از دبستان تا دبیرستان، برای ایرانی تا غیرایرانی (که خواهان یادگیری زبان فارسی است) دچار اشکال می‌شود و درک و فهم کلمات را دشوار می‌کند.

او همچنین درباره تأثیر نویسندگان بر ترویج درست‌نویسی گفت: این مسئله هنری است؛ آن‌را وارد درست‌نویسی نکنید. هنرمندان برای خود داستانی جدا دارند و هر نویسنده یک سبک نوشتاری دارد. سعدی در «گلستان» یک سبک دارد، جلال آل احمد در «غرب‌زدگی» یک سبک. یکی جملات کوتاه به کار می‌برد ودیگری طولانی و هریک دلیلی برای کار خود دارند.

این شاعر در پایان تاکید کرد که درست‌نویسی برای او جایگاه مهمی دارد و غیر از این نیست.

مرگ 19 نفر در روسیه به خاطر نوشیدن متانول

 استفاده از نوع تقلبی دارو یا عرق گیاهی کراتاگل به عنوان یک نوشابه شبه الکلی به دلیل داشتن الکل صنعتی یا متانول جان 19 نفر را در روسیه گرفت.

به گزارش ایرنا، بر اثر استفاده از داروی گیاهی کراتاگل شمار زیادی در استان ایرکوتسک منطقه سیبری روسیه دچار مسمومیت شدند که 19 نفر مسموم شدگان با وجود انجام اقدام های فوری امدادی و درمانی امروز (دوشنبه) در بیمارستان مردند.

کراتاگل از عصاره هیدروالکلی گیاه سرخ‌ولیک یاکراتاگوس در روسیه به عنوان دارنده آثار کاردیوتونیک، گشادکننده سرخرگ کرونری و پایین آورنده فشار خون شناخته می شود، اما بسیاری از افراد که قدرت خرید مشروبات الکلی را ندارند، از عرق طبیعی این داروی گیاهی با نام تجاری «بایارشنیک» که درصدی الکل گیاهی طبیعی دارد، استفاده می کنند.

بنا به اعلام خبرگزاری روسیا سگودنیا، دادستانی استان ایرکوتسک اعلام کرد که تحقیقات ماموران و کارشناسان نشان داده است، عرق بایارشنیک عرضه شده تقلبی بوده است.

دادستانی ایرکوتسک در گزارش خود افزوده است: نمونه نوشیدنی های بر جای مانده حاوی متانول بوده و در این مورد پرونده کیفری گشوده شده است.

در دو روز گذشته 37 نفر بر اثر استفاده از نوشیدنی تقلبی کاراتاگل در استان ایروکوتسک در بیمارستان ها بستری شده بودند.

مونولوگ؛ هر کسی سنگی می زند و در می رود



دوستی مطلع می گفت از وقتی که این سیستم تعبیه شده است، تعداد افرادی که قبل از به جریان افتادن پرونده هایشان با یکدیگر مصالحه می کنند، اندکی اما معنا دار، افزایش یافته است. علت نیز البته نه خود دستگاه نوبت دهی که فرصت چند دقیقه ای است که طرفین دعوا تا رسیدن نوبت شان در اختیار دارند و می توانند در این چند دقیقه کوتاه با یکدیگر گفت و گو کنند و به این نتیجه برسند که بهتر است با مسالمت، مشکل را حل کنند.
عصر ایران؛ جعفر محمدی - ما از روزی که حرف زدن را یاد می گیریم، درگیر "مونولوگ" هستیم؛ یعنی یکی می گوید و یکی دیگر فقط گوش می کند:
ابتدا این پدر و مادر و سایر بزرگ ترهای خانواده و فامیل هستند که امر و نهی می کنند و ما گوش می کنیم.
سپس معلمان و مدیران و ناظم ها هستند که امر و نهی می کنند و ما فقط گوش می کنیم و مجری هستیم.
در خدمت سربازی هم که نیمی از جامعه تجربه اش می کنند ، بازار مونولوگ به مراتب داغ تر است.
در محل کار هم، این رئیس است که می گوید و ما گوش می کنیم.
در عرصه عمومی هم اوضاع بهتر نیست و برای قرن های متمادی، این حکومت است که می گوید و مردم شنونده اند.
در روابط همسران نیز، عمدتاً مونولوگ حاکم است و بر اساس این که مرد گوینده مطلق است و زن شنونده یا برعکس، خانواده های مردسالار یا زن سالار شکل می گیرند.

گفت و گو، اما نقطه مقابل مونولوگ است. در گفت و گو برخلاف مونولوگ، هر دو طرف به طور مساوی فرصت سخن گفتن دارند.
اگر بخواهیم مشکلات جامعه ایرانی را به طور بنیادین بررسی کنیم، بی گمان فقدان فرهنگ گفت و گو، یکی از مهم ترین و اساسی ترین مصائب جامعه ایرانی است که اگر فقط همین یک مورد اصلاح شود، بسیاری از مشکلات حل می شود.

گفت و گو دو مقدمه لازم دارد: یکی خوب گوش کردن و  دیگر استدلال داشتن.
یعنی اگر کسی بخواهد گفت و گو کند، باید ابتدا گوش کردن را یاد بگیرد. واقعیت این است که ما ، چندان با هنر گوش کردن آشنا نیستیم. اکثر ما وقتی در حال گوش کردن هستیم، در واقع گوش نمی کنیم که استدلال را بشنویم و تجزیه و تحلیل کنیم؛ ما در حالی که ظاهراً گوش می کنیم، در واقع خودمان را برای جواب دادن آماده می کنیم. طرف مقابل هم همین طور!

به همین دلیل است که کمتر مشاهده کرده ایم دو نفر بحث کنند و در آخر، یکی بگوید من از حرف های شما متقاعد شدم و از دیدگاه قبلی ام برگشتم و طرق مقابل هم بگوید فلان بخش از استدلال های شما درست بود... .
گوش کردن، آنقدر مهم و حیاتی است که در این باره، حتی کتاب هایی هم در دنیا نوشته شده است.

اما دومین مقدمه گفت و گو، استدلال داشتن است. اگر کسی بخواهد در یک فرهنگ گفت و گومدار زندگی کند، ناگزیر از مجهز شدن به منطق و استدلال است. جامعه ای هم که مردمانش منطقی و استدلال گرا باشند، در همه زمینه ها رشد خواهد کرد.

در سال های اخیر در کلانتری های برخی شهرها، برای مراجعین دستگاه های نوبت دهی تعبیه شده است؛ دوستی مطلع می گفت از وقتی که این سیستم تعبیه شده است، تعداد افرادی که قبل از به جریان افتادن پرونده هایشان با یکدیگر مصالحه می کنند، اندکی اما معنا دار، افزایش یافته است. علت نیز البته نه خود دستگاه نوبت دهی که فرصت چند دقیقه ای است که طرفین دعوا تا رسیدن نوبت شان در اختیار دارند و می توانند در این چند دقیقه کوتاه با یکدیگر گفت و گو کنند و به این نتیجه برسند که بهتر است با مسالمت، مشکل را حل کنند.

وقتی فرهنگ گفت و گو نباشد، حتی مسوولان کشور نیز به جای آن که باهم رو در رو حرف بزنند و حرف بشوند، از روش مونولوگ استفاده می کنند، بدین گونه که هر کدام، از تریبون های خاص خودشان سخن می گویند تا در همان لحظه، جواب نشنوند و خدای ناکرده، گفت و گو صورت نگیرد! در جامعه مونولوگ محور، هر کسی سنگی می زند و در می رود.

فقدان فرهنگ گفت و گو خانواده ها را از هم می پاشد،  سیاست را به تنش می کشد، تجارت را کند می سازد، علم را متوقف می کند، دوستی ها را آکنده از سوء تفاهم می کند، بدگمانی را در همه سطوح از خانواده تا کلان کشور رواج می دهد و ... .

نکته اینجاست هیچ وقت هم نخواسته اند گفت و گو را یادمان دهند چرا که اولاً آنان که باید یاد بدهند، خود نمی دانند و ثانیاً مونولوگ، بیشتر به کارشان می آید.

اما چه باید کرد؟ چاره نزد خودمان است:
از همین امروز، گفت و گو را شروع کنیم. اول از همه خوب گوش کردن را تمرین کنیم. تصمیم بگیریم که وقتی کسی حرف می زند، با دقت به او گوش کنیم و هیچگاه وسط حرف دیگری نپریم. استدلال را مقدم بر هر چیزی بدانیم. اگر نقدی داریم متوجه استدلال ها کنیم نه اشخاص. احترام افراد را در گفت و گو حفظ کنیم. یاد بگیریم که اگر حرف طرف مقابل مان منطقی بود، علناً پذیرش آن را اعلام کنیم و تصور نکنیم که متقاعد شدن، به معنای شکست خوردن است. در فرهنگ گفت و گو، متقاعد شدن یعنی احترام به عقلانیت و این، ارزش کمی نیست.

از همین امروز، گفت و گو را آغاز کنیم.