بن بردلی - سردبیر نشریه «واشنگتن پست» - که نقش اصلی در افشای رسوایی واترگیت داشت، در سن ۹۳ سالگی درگذشت.
به گزارش ایسنا، «بن برادلی» که از سال 1965 به مدت 26 سال سردبیری روزنامه «واشنگتن پست» را بر عهده داشت، در سن 93 سالگی و در خانهاش در شهر واشنگتن درگذشت.
باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا خدماتی را که «بن برادلی» در حق روزنامهنگاری انجام داده، ستوده و از وی به عنوان شخصی یاد کرده است که حرفه خبرنگاری معنایی فراتر از یک شغل معمولی برای وی داشته است.
«بن برادلی» نقش اصلی در فاش ساختن رسوایی «واترگیت» و وداع «ریچارد نیکسون»، رییسجمهور وقت آمریکا، در سال ۱۹۷۴ از قدرت را داشت و روزنامه واشنگتن پست به دلیل نقشش در پردهبرداشتن از رسوایی «واترگیت» و انتشار حقایقی در مورد فعالیتهای غیرقانونی دستیاران ریچارد نیکسون و سوءاستفاده وی از قدرت، برنده جایزه معتبر «پولیتزر» شد.
به گزارش نیویورک تایمز، «بن برادلی» در سال ۱۹۲۱ در شهر بوستون متولد شد و پس از فارغالتحصیلی دانشگاه هاروارد به عنوان خبرنگار برای روزنامه واشنگتن پست و مجله نیوزویک کار میکرد و در همین دوران دوستی نزدیکش با «جان اف کندی»، رییسجمهور بعدی آمریکا شکل گرفت.
وی در سال ۱۹۶۸ مسئولیت سردبیری واشنگتن پست را بر عهده گرفت و این روزنامه تحت هدایت او به یکی از معتبرترین روزنامههای جهان بدل شد.
تا پیش از شروع به کار بن بردلی به عنوان سردبیر، واشنگتن پست تنها چهار بار برنده جایزه پولیتزر شده بود، اما پس از به دست گرفتن سکان هدایت این روزنامه توسط بردلی، ۱۷ جایزه پولیتزر دیگر نیز به جوایز پیشین اضافه شدند.
سکینه نوری تیرتاشی
پاییز هزار رنگ هم فرا رسید و برگهای درختان اگر چه به کندی اما ناامیدانه پاییزشان را فریاد می کنند و هوای خوب و فضای فرح بخش مازندران همیشه میزبان مهمانانی از جای جای میهن عزیزمان است.
گردشگری پاییزی هم زنگ آغاز خود را با روزهای تعطیل شش ماه آخر سال می نوازد و مهمانان مازندرانیها حتی برای مدت کوتاهی هم شده هوای پاییزی و آسمان آبی اینجا را از دست نمی دهند اما بهره مازندرانیها از این مهمانان چیست؟
مدت هاست ما مازندرانیها بومیانی نا خشنود شده ایم و از ترافیک راهها، و مستهلک شدن جاده های استانمان وویلاهای رشد یافته در شالیزارها و زباله های برجای مانده گله مندیم این اتفاق زمانی افتاد که نتوانستیم از این همه امکانات خدادادی که برای ایجاد آن زحمتی نکشیده ایم برای بالابردن سطح رفاه اجتماعی استان و کاهش معضلات آن سودی ببریم و آنقدر خود را مشغول کشمکش های سیاسی و مدیریتی داخل استان نشان دادیم که از اصل موضوع جا مانده ایم.
وجود این همه امکانات خدادادی همچون دریا ، جنگل و هوای پاک برایمان عادت شده و حتی نتوانستیم به خوبی آن را مدیریت و از آن کسب در آمد کنیم و پس از آن دچار نوعی سرخوردگی و نا امیدی از این اتفاق گشته ایم و آن را تهدیدی برای زندگی هایمان می دانیم به طوری که آمار غریق هایمان را می شماریم و سالگرد سیل هایمان را همواره یاد آوری می کنیم.
اگر چه با وجود نمونه های مشابه زیاد در جوامع پیشرفته برای استفاده و بهره مندی از این امکانات الگوهای فراونی وجود دارد که می توانیم آن را با فرهنگمان تعدیل کرده و از آن بهره ببریم اما همواره در جهت تضعیف داشته هایمان بر آمدیم و در این زمینه به اجماع مناسبی نرسیده ایم.
حتی گردشگری را نیز در تابستان خلاصه کرده ایم فارغ از اینکه مناظر بکر مازندران در پاییز ، کوهها و تپه های برفی زمستانی آن می تواند جای مناسبی برای فضای گردشگری پاییزی و زمستانی باشد.
کمتر کسی را می توانید پیدا کنید که خاطره ای از دریا کنار و جنگلهای شمال نداشته باشد اما ما مازندرانیها هنوز با حافظه خودمان در این زمینه کنار نیامده ایم که فرهنگ مراقبت از این امکانات خدادادی مان را بالا ببریم و بتوانیم با استفاده از روشهای نوین گردشگری وسرمایه گذاری و بهره وری مناسب در این بخش آن را به عنوان صنعت در این استان استفاده کنیم صنعتی که مواد اولیه آن مهیاست و آماده بهره برداری و سود دهی و تبدیل آن به منبع در آمدی استان است به گونه ای که از این فضای خدمات دهی صرف خارج شده و به سوددهی برسد و این استان را از این جزام بیکاری نجات دهد تا فرهنگ و گفتارهای ما سوژه سناریو نویسی نگردد.
ما دچار غرب زدگی و یا شرق زدگی نشده ایم اگر چه می توانستیم از نظم و وجدان کاری بالای آنان درسهای زیادی بگیریم و از بسیاری از روشهای مطلوب مدیریتی آنان بهره مند شویم اما نتوانستیم و دچار نوعی فرعی زدگی شده ایم .
آنگونه که همیشه تکرار می کنیم اما عمل نمی کنیم همیشه فریاد میزنیم اما نمی شنویم و اگر کسی طرحی و برنامه ای هم ارائه دهد فریاد وا اسفا سر می دهیم که جنگلمان را بردند آب دریایمان را خوردند اما در تفریحات و یا حتی زندگی روزمره خانوادگی خودمان بیشترین آسیب را به آن می زنیم و اینگونه می شود که حتی نتوانسته ایم در طول سالیان متمادی بهره برداری مناسب و اصولی از امکانات خود داشته باشیم و یا نقاط آسیب دیده را ترمیم و بازسازی کنیم و حتی این امکانات خدادادی و بارشهای مطلوب مان را تهدیدی برای زندگی خود می دانیم فارغ از اینکه ما ، محدوده بکر طبیعت را دچار مشکل کرده ایم.
و حالا دنبال راه حلی برای آن می گردیم و مدت هاست از سود داشته هایمان محرومیم.آنچه که جای خالی آن بیش از پیش احساس می شود بالابردن فرهنگ عمومی جامعه برای استفاده از منابع و ظرفیتهای گردشگری و نگهداری از این منابع پر بار محیط زیست و احساس مسئولیت نسبت به داشته هایمان است و ایجاد این فضا که در صورت مراقبت نکردن و بهره وری مناسب از این منابع تکرار نشدنی شاید فاجعه ای در زمانی نه چندان دور در انتظار استان باشد.