گشتی در دنیای سلفیهای منحصربهفرد
سلفی تماشایی برفراز مزارع سرسبز، جمهوری چک
عکاس: جیکاب ویک (Jacub Vik)
سلفی از شنا با والی غول پیکر
عکاس: آماندا کاتن (Amanda Cotton)
سلفی با دوستان برفراز آسمانخراشی در هنگ کنگ
عکاس: الکساندر رمنف (Alexander Remnev)
سلفی با هواپیمای کنترل از راه دور (Drone) برفراز کوهستان
آلپ، سوئیس
عکسی از ماموت فوتو (Mammut Photo)
سلفی هنگام پرش از بالن هوای گرم در تعطیلات هالووین
عکاس: مایک اسکامیلا (Mike Escamilla)
سلفی از فراز مجمسهی نگهبان ریو (عیسای منجی)، ریو، برزیل
عکاس: لی تامپسون (Lee Thompson)
سلفی خلبان F-16
عکسی از Forsvaret
سلفی تماشایی از فضانورد ژاپنی آکی هوشیده (Aki Hoshide)، در فضا
عکس از ناسا
مردی از بومیان برزیل با فرزندش سلفی میگیرد
عکاس: تارسو ساراف (Tarso Sarraf)
سلفی مریخ نورد
عکس: ناسا
گربهها هم به گرفتن سلفی علاقمند شدند
دختری که در سالن کنسرت به گرفتن سلفی مشغول است
و همچنین این سلفیهای مهیج از عاشقان آدرنالین و ارتفاع
منبع: زومیت
مزد خشم
سکینه نوری تیرتاشی
در جهان امروز که جنگ و خشونت همواره در بسیاری از نقاط آن شعله ور است به ندرت می توان کشورهایی را یافت که از این مقوله بر حذر بوده باشند همواره آتش جنگ و خشونت به راحتی شیوع می یابد و اگر کشوری را نسوزاند دود آن همواره آزار دهنده است.
دامنه شیوع خشونت را نمی توان به راحتی تخمین زد اما گستردگی این مفهوم به گونه ای بوده که بسیاری از جوامع در سطوح مختلف با آن درگیر هستند.
امروزه خشونت در انواع مختلف آن دامن گیر جوامع انسانی شده است و کنترل این معضل برای بسیاری از حکومتها ، دولتها و نظام های سیاسی هزینه هایی را در پی داشته است.
رواج خشونت در جوامع همواره مورد انتقاد بسیاری از نهادهای حافظ صلح بوده به طوری که در مقابل رواج روز افزون انواع خشونت ها نهادهای مبارزه با آن نیز فعالیت خود را آغاز و در راستای فعالیتهای خود اطلاع رسانی می کنند.
اگرچه در همه ادیان الهی خشونت مورد شماتت قرار گرفته است و زندگی با صلح توصیه شده اما این مسئله در بسیاری مواقع از کنترل خارج و مو جب بر هم زدن آرامش و زندگی مردم شده است.
داشتن امنیت برای زندگی روزمره افراد جامعه بسیار مهم است و این مسئله آنقدر حیاتی است که نبود آن می تواند به راحتی زندگی و روند طبیعی یک جامعه را دچار اختلال نماید .خشونت در همه ابعاد آن امری مذموم و نا پسند شمرده می شود و کسانی نیز که به این امر دامن زده و در آن مشارکت داشته باشند بی شک توسط عوامل ایجاد امنیت و بازدارنده جامعه مورد باز خواست قرار می گیرند.
آرامش و امنیت در بسیاری از سطوح اجتماعی امری ضروری است و در میان قشرهای جامعه نیز این امر شناخته شده است اما این موضوع که کدام یک از اقشار جامعه در مقابل خشونت احساس امنیت بیشتری می کنند جای سوال و بررسی دارد.
همواره کسانی که از پایگاه اجتماعی بالاتری در جامعه هستند و قدرت بیشتری دارند احساس امنیت بیشتری می کنند و دیگر سطوح اجتماعی نیز وابسته به میزان بهره مندی شان از موقعیت ها و امتیازات اجتماعی از این محدوده امن بهره مند می شوند اما در بعضی مواقع نیز استفاده از خشونت براساس جنسیت افراد متغیر است.
در بعضی جوامع احساس امنیت وابسته به جنسیت افراد متفاوت است و جنس زن در مواقعی از احساس امنیت کمتری نسبت به مردان برخوردار است به گونه ای که در بعضی از انواع خشونت ها آمار قربانیان زن بیشتر از مردان است.
هر چند نظام ها بخواهند امنیت این جنس را به خوبی تامین کنند اما نحوه جامعه پذیری افراد هر جامعه و نگاه جنسیتی می تواند عوامل متغیری را در ایجاد امنیت برای این جنس فراهم سازد.
زنان همواره مورد تهدید بسیاری از خشونت های خانگی و کلامی قرار می گیرند و در بسیاری از مواقع نمی توانند برا ی مقابله با این خشونت ها راه حل مناسبی را بیابند و قربانی خشونت هایی می شوند که در روند تحمیل شرایط نامناسب اقتصادی فشار آن بر این قشر بیشتر می شود .
تجربه ثابت کرده است هر آنچه را که از کسی منع کنی کشش به سمت آن بیشتر خواهد شد و منع کردن زنان از حضور در اجتماع به صورت چشم گیر و ایجاد بسیاری از موانع اجتماعی تلاش این جنس را برای بازیابی حقوق خود بیشتر کرده است و این امر باعث بروز خشونت ها و عکس العمل های غیر قابل اجتناب نسبت به آنان گشته است.
اما راه حل کاهش خشونت علیه زنان چیست؟و آیا نقش های تعریف شده در اجتماع برای زنان قانع کننده است؟وآیا هنجارهای موجود در جامعه برای زنان از سوی آنان پذیرفته شده است؟
پاسخ این سوالها را نمی توان به راحتی در جامعه ای که بسیاری از عوامل در روند شکل گیری فشار روی زنان نقش آفرینی می کنند یافت اما آنچه که باید به آن توجه ویژه شود تامین امنیت کسانی است که پرورش دهنده نسل آینده یک جامعه هستند و جامعه با تکیه بر این قشر می تواند امنیت پایدار را تجربه کند زیرا هسته اولیه یک جامعه تحت مدیریت و نظارت این قشر قرار دارد.
صفر اکنون
سکینه نوری تیرتاشی
موی سپید و تیشرت خاکستری رنگ راهراه با عینکی دورگردن و روزنامه آفتاب یزد هر روز و طعم چای شیرین اول صبح و صدایی که در گوشم به پژواک می رسد و دستهای گرم تو که به خدای من نزدیکتر است داستان تکرار نشدنی احساس افتخار فرزندی و من حالا دیگر ،آدم بزرگ شده ام و در دنیای شلوغ آدم بزرگ ها زندگی می کنم .
هر روز انسانی متولد می شود و انسانی می میرد و زندگی انسانهاست که ثانیه ها را معکوس می شمارد و روزی به صفر اکنون می رسد. داستان آدم ها و کسانی که می روند و یادی از آنان در ذهن نیست .
ما انسانها هر روز صبح که از خواب بیدار می شویم زندگی تازه ای را شروع می کنیم و روزی سفید را در پیش داریم که در ساعتهای پیش رویش آن را نقاشی می کنیم و چه آدم هایی که دقایق را خط خطی می کنند بدون آنکه معنایی در آن باشد.دقایق معکوس می دوند و عمر آدمی سپری می شود و اعمال انسانها پشت هم جمع می شودو تفریق و ضریب آن هم بالامی رود و انسانهای بدو خوب مثل خط کشی های روی تخته سیاه تقسیم می شوند و هر روز آدم بد و خوب متولد می شود و شب در خواب می میرد.
حتی روی تخت بیمارستان هم قلب یک انسان می تپد و به زندگی لبخند می زند و امید برای انسان آفریده می شود و او به جهان باز می گردد حالا هر روز صبح باز متولد می شود اما آیا امروز هم مثل فرداست؟ نقش ها و رفتارهایی تازه که با عمل یک فرد زاده می شود .
رفتار انسانها بیانگر بسیاری از حقایق است و انسانها رامی توان از نوع رفتار و منش هایشان به قضاوت نشست و هر انسانی پاسخ رفتارهای خود را خواهد گرفت .
اما باید دید چگونه عملی از یک فرد بر می خیزد.نگاه به واکنش های متفاوت افراد جامعه نسبت به موضوعات مختلف این را نشان می دهد که هر فرد وابسته به معیارهای متفاوتی که در آن پرورش یافته و عمر خود را سپری کرده واکنشی از خود نشان می دهد.
واکنش های فردی و در مواردی اندک واکنش های گروهی و اجتماعی که به ندرت در جامعه دیده می شود محصول اتفافهایی است که برای افراد تشکیل دهند ه یک جامعه می افتد.
چگونه است که فردی در مقابل یک نوع رفتار واکنش نشان می دهد و از تکرار دوباره آن جلوگیری می کند و فردی دیگر بی تفاوت نسبت به آن موضوع می گذرد؟تجزیه رفتارها و واکنش های افراد یک محیط جغرافیایی چیزی است که باید به آن توجه کرد.
بسیاری خوب می دانند که نشان دادن واکنش متناسب با یک موضوع می تواند برای فرد یا افرادی نتایج مثبتی را به همراه داشته باشد اما نگاه منفعتی و فردگرایانه به یک موضوع می تواند عوارض نا خوشایندی را به همراه داشته باشد.
آنچه که می توان به راحتی در جامعه دید واکنش های بسیار متفاوت و متغیر نسبت به موضوعاتی مشابه و یکسان است به گونه ای که بسیاری معتقدند جامعه ایرانی را نمی توان پیش بینی کرد اما هنوز کسی جرات آن را نداشته که در مورد اینکه این نکته مثبت یه گروه و یا اجتماع است یا منفی اظهار نظری کند.
آنچه که به وضوح می توان از آن در یافت این است که با نگاه منفعت طلبانه و فردگرایانه اجتماع امروزی و آدم های اطراف نمی توان به شیوه و روشی از زندگی دست یافت که نوید آینده روشنی را داشته باشد.
هیچ چیزی به آن اندازه بدو یا آن اندازه خوب نیست که بتوان به راحتی در مورد آن قضاوت کرد واما آنچه را که باید بیش از پیش بدان پرداخت نگاه سطحی و منفعت گرایانه به موضوعات است هر چند که در این نگاه زندگی عده ای نابود شود و زندگی فرد دیگری به مقصود نزدیک تر گردد.
امری که باید بدان توجه و واکنش نشان داد نوعی از رفتار تکرار شده و بی نتیجه ما آدم هاست رفتارهایی که پشت تعارفات و بازی با کلمات و روش هایی گنگ و نا آشنا موجب زخمی شدن بسیاری از احساسهای خوب انسانی می شود.
حال نوبت آن است که تک تک افرا د جامعه نسبت به نوع رفتار و واکنش هایی که منجر به حصول نتیجه ای اشتباه می شود دقت کرده و به واکنش های احساسی نسبت به موضوعات و جوگیر شدن ها احساس خطر بیشتری کنند.
همه خوب خوانده اند و میدانند که جامعه ای اگر با احساسش همیشه پیش رود و از رفتارهای منطقی و معقول فاصله بگیرد تاوان سختی را به نسلهای آینده خود برای پرداخت به امانت می گذارد.