خبرنگارزن مستقل

این سایت به آزادی بیان احترام میگذارد و در چارچوب قانون ،اخلاق و نظام اسلامی گام برمیدارد.

خبرنگارزن مستقل

این سایت به آزادی بیان احترام میگذارد و در چارچوب قانون ،اخلاق و نظام اسلامی گام برمیدارد.

آنچه مازندران ندارد


آنچه مازندران ندارد

 

سکینه نوری

 

  روایت تکرارگونه داشته ها و نداشته های مازندران به قسمت و فصل خلاصه نمی شود و دامنه ای بی انتها دارد روایتی که ترازوی نداشته هایش همیشه بر داشته هایش سنگینی می کند اما در هیاهوی توهم خود مرکز بینی عده ای رنگ می بازد.

این روزها بودن و زندگی کردن در واقعیات موجود جامعه نکته ای  است که شاید توی ذهن خیلی ها رشد نمی کند.بعضی اوقات روند گذر زمان توی ذهن درگیر شده کند می گذرد و درحباب خود شیفتگی غرق می شود آن هم توی استانی که با دارا بودن فعالترین رسانه های استانی هنوز راه به جایی نبرده است.

مازندران  نه تنها از سرمایه های عظیم بی نصیب مانده است بلکه چند صباحی است که عده ای با تیره جلوه دادن فضای این استان آن را در معرض خطرهای مداوم طبیعی جلوه گر می کنند که همچون تیغی تیز لای گلوی ساکنان آن مانده است و این چنین آن مقدار گردشگر را نیز از استانی که در سر سبززدگی خود مانده است فراری می دهند.

بیان  آلودگی آب و یا ماهی های دریای خزر که در بسیاری از مواقع همچون فریاد  دایه دلسوزتر از مادر بگوش می رسد زمانی بیان می شود که حتی   در نظر نگرفته ایم  مازندران با دارا بودن درصد کم استفاده از دریا و منابع بزرگترین دریاچه جهان  چه سهم نا چیزی در آلوده کردن آبهای آن دارد و رشته آن از جای دیگری سر باز می کند. استانی  که هنوز اقدام خاصی برای بهره وری از چاههای نفت این دریا در مقایسه با همسایه های خارجی خود انجام نداده و در این راه سالهای زیادی را در استفاده از منابع این دریا از دست داده است و حتی امکانات گردشگری دریایی خاصی را هم تجربه نکرده است  و رتبه نخست خود را در صادرات خاویار با کیفیت  جهان  باخته است استانی که  روز به روز کوچکتر  می شودو آب می رود.

استانی که در جای جای آن منابع سود آوری نهفته است اما هنوز در حد استانی  با خدمات دهی صرف باقی مانده است و حتی مردمانش هم علاقه ای به نقش آفرینی برای داشتن محیط زیستی بدون آلاینده های انسانی را ندارند و در جهت داشتن محیطی سرسبز و زیبا زحمتی به خود نمی دهند .

با نگاهی کوتاه به روند پیشرفت همسایه های خارجی استانمان که مساحت آنان آنقدر ها هم زیاد نیست در می یابیم که تا چه حد از روند رو به رشد و استاندارد های تعیین شده مان عقب مانده ایم و توی هیاهوی های روزمره خود عقب گرد می زنیم و انگشت به دهان پیشرفت دیگران  و شهرک سازی های کنار دریایشان را به نظاره می نشینیم .از همسایه هایی که روزگاری در بسیاری از موارد به صادرات ما وابسته بودند و پاسپورت هایمان  در آن کشورها  ارزش زیادی داشت  اما حالا برای ورود به مرزهایشان روزها  منتظر می مانیم   تا اجازه ورود بگیریم و هر چند سال یکبار بنا به دلایلی  یخبندانی بی سابقه را در استانمان تجربه  می کنیم  و دچار خساراتی بی سابقه  می شویم تا  در طول زندگیمان مثال زدنی  شود و به حداقل هایمان شاکر باشیم.

آنچه که ما مازندرانیها هنوز آن  را به واسطه  زندگی در  آب و هوای معتدل و نورهای زیبا و مثال زدنی ، طبیعت و تپه های سر سبز و دریای  بی نظیر و وسعت دید بی منتهای خود  درک نکرده ایم آن است که باید به نداشته هایمان فکر کنیم آنچه که هنوز  از داشتن شان محروم هستیم و سالها آن را پشت گوش انداخته ایم  و حالا  باید آن را در پشت پلک های بسته و در رویاهای چرخ زده توی ذهنمان تجسم کنیم فارغ از اینکه با پایبند بودن به برنامه های تدوین شده برای استان که بسیاری از آنان از سالهای دور در قفسه های سازمان هایمان خاک می خورد به راحتی می توانیم با تکانی به خود به صورت دسته جمعی و آگاهانه  در چند سال آینده آنچه که آرزویش را داریم و در جاهای دیگر دنبالش می گردیم را  در همین استان خودمان تجربه کنیم .

استانی که به راحتی می تواند در سالهای آینده از استانهای پیشرفته  در حاشیه دریای خزر باشد  به گونه ای که بسیاری از همسایگان حاشیه ای این دریا او را سرلوحه خود قرار دهند اگر چه راه دراز است اما مازندران همیشه بیدار می ماند.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد