خبرنگارزن مستقل

این سایت به آزادی بیان احترام میگذارد و در چارچوب قانون ،اخلاق و نظام اسلامی گام برمیدارد.

خبرنگارزن مستقل

این سایت به آزادی بیان احترام میگذارد و در چارچوب قانون ،اخلاق و نظام اسلامی گام برمیدارد.

مراسم بزرگداشت «فرای» لغو شد

مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی مراسم بزرگداشت «ریچارد نلسون فرای» ایران‌شناس آمریکایی را برگزار نمی‌کند.

به گزارش ایسنا پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز دایرة‌المعارف اسلامی در نمابری به رسانه، لغو شدن مراسم بزرگداشت «فرای» را اعلام کرد؛ مراسمی که خود این مرکز پیش از این درباره‌ی برگزاری‌اش اطلاع‌رسانی کرده بود.

کاظم موسوی بجنوردی - رییس مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی - در نمابر یادشده آورده است: «ضمن تأکید بر لزوم تجلیل از دانشمندان ایران‌شناس و ایران‌دوست، بنا به نظر و تصمیم شورای عالی علمی مرکز، مجلس بزرگداشت شادروان استاد ریچارد فرای، به بعد از تدفین مشارالیه موکول شد.»

از سوی دیگر، بجنوردی در یادداشتی که 26 اردیبهشت‌ماه امسال در پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز دایرة‌المعارف اسلامی منتشر کرد، گفت: «راجع به دفن او (فرای) در اصفهان هنوز مأیوس نشده‌ام. در این‌باره، ظاهرا پیشنهاد شده است که در قبرستان ارمنیان اصفهان یا در شیراز یا در قبرستان زردشتیان یزد دفن شد.»

به گزارش ایسنا، ریچارد نلسون فرای - ایران‌شناسِ آمریکایی - هفتم فروردین‌ماه امسال در سن 94 سالگی در شهر بوستون آمریکا درگذشت. او سال‌ها پیش خواسته بود تا پس از مرگ، در کنار زاینده‌رود دفن شود؛ اما با وجود موافقت دو رییس‌جمهور وقت ایران با این پیشنهاد، به‌دلیل اتفاق‌هایی که پس از مرگش افتاد، برای خاکسپاری به ایران منتقل نشد و هنوز هم مشخص نیست که آیا او در جایی دیگر دفن شده یا هنوز در سردخانه است.

40 روز از درگذشت «ریچارد فرای» گذشت


حالا دیگر 40 روز از درگذشت «ریچارد نلسون فرای» ایران‌شناس آمریکایی می‌گذرد؛ او هفتم فروردین‌ماه امسال (27 مارس 2014) در 94سالگی در آمریکا درگذشت و با وجود این‌که وصیت کرده بود به‌عنوان یک «ایران‌دوست» در اصفهان دفن شود، ولی تا امروز تنها چیزی که در این‌باره از مسوولان مربوط شنیده شده، صدای سکوت آن‌ها بوده است.

به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، فرای به‌عنوان یک آمریکایی که بیشتر عمر خود را صرف شناخت و معرفی ایران کرد و حتا دانشجویان ایرانی علاقه‌مند به فرهنگ را با این تمدن آشنا کرد، یک خواسته از ایرانی‌ها داشت؛ او در زمان حیاتش از روسای جمهور دولت‌های هشتم و دهم - سیدمحمد خاتمی و محمود احمدی‌نژاد - خواست تا در صورت امکان پس از فوت، در کنار زاینده‌رود دفن شود. آن‌ها نیز با این درخواست موافقت کردند، حتا احمدی‌نژاد برای قدردانی از تلاش‌های او، یک خانه‌ی قاجاری را در اصفهان به او اهدا کرد، هرچند به نظر می‌رسد آن خانه هم به سرنوشت پیکر فرای دچار شده است.

با این وجود، اتفاق‌هایی که در 40 روز گذشته برای فرای، شخصیت فرهنگی و پیکرش در ایران رخ داده است،‌ جای تأمل دارد.

همه‌ی اتفاق‌ها و واکنش‌ها پس از یادآوری درخواست فرای پس از مرگش آغاز شدند؛ با فوت او و مطرح شدن خواسته‌اش، نخست فرای یک جاسوس معرفی شد، سپس مقبره‌ی «آرتور پوپ» و همسرش،‌ استاد فرای که درکنار زاینده‌رود دفن شده‌اند، مورد تهاجم برخی افراد قرار گرفت و تخدیش شد.

از سوی دیگر، در حالی که کارشناسان و مسوولان کشوری اعلام کردند که تصمیم نهایی برای انتقال پیکر فرای به ایران باید توسط دولت گرفته شود، اما در چهلمین روز گذشت او، هم‌چنان سکوت بر هر صدایی غلبه دارد.

به گزارش خبرنگر ایسنا، در هفته‌های گذشته هیچ خبر جدیدی نیز در رسانه‌های داخلی و خارجی درباره‌ی وضعیت پیکر او که آیا در نقطه‌ای دیگر به خاک سپرده شده یا هنوز در سردخانه نگهداری می‌شود، دیده نشده است. همچنین این احتمال وجود دارد که خانواده‌ی این ایران‌شناس آمریکایی به‌علت پیش آمدن این اتفاق‌ها در ایران، بی سر و صدا او را در کشورهای همسایه‌ی ایران یا حتا آمریکا دفن کرده باشند.

«ریچارد نلسون فرای» در نوجوانی با مطالعه‌ی داستان‌های تاریخی، به شرق و تاریخ آن علاقه‌مند شد. به همین دلیل، همزمان با تحصیل در رشته‌ی فلسفه در دانشگاه ایلینوی، در رشته‌ی تاریخ نیز به تحصیل پرداخت و زبان‌های عربی و ترکی و همچنین هنرهای اسلامی را آموخت. او پس از آشنایی با «آلبرت اومستد» مجذوب سخنان او درباره‌ی کشفیات جدید موسسه‌ی شرق‌شناسی در تخت جمشید شد و مطالعات خود را در این زمینه دنبال کرد. پس از گذراندن دوره‌های چین‌شناسی و باستان‌شناسی چین و ژاپن، نزد «محمد سمسار» که مدرک دکتری از دانشگاه پنسیلوانیا داشت، زبان فارسی را آموخت.

فرای به کمک او، کتاب «تاریخ بخارا» اثر نرشخی را ترجمه کرد و همین، به رساله‌ی دکتری او در دانشگاه هاروارد تبدیل شد. او در سال‌های ۱۹۴۳ و ۱۹۴۴ میلادی به ایران، افغانستان و هند سفر کرد و در این سفرها به آثار باستانی علاقه زیادی پیدا کرد. فرای از سال 1948 تا 1990 عضو هیئت علمی دانشگاه هاروارد بود و به‌عنوان استاد مهمان در کشورهای مختلف از جمله ایران (شیراز) به تدریس پرداخت.

فرای از سال 2001 تا 2010 عضو افتخاری سازمان «پرشن گلف آن‌لاین» بود و همواره با ارسال نامه خطاب به تحریف‌کنندگان، از نام «خلیج فارس» دفاع می‌کرد.

از کتاب‌های بسیاری که فرای درباره‌ی تمدن ایران و ایرانیان نوشته‌ است، می‌توان به ترجمه‌ی «تاریخ بخارا»، «میراث باستانی ایران»، «عصر زرین فرهنگ ایران» و «تاریخ باستانی ایران» اشاره کرد.

بی‌شک آن‌چه امروز قابل نگرانی و اهمیت است، دفن پیکر فرای یا حتا عمل به وصیت یک فرد نیست؛ مسأله این است که نمود شخصیتی و فرهنگی ما در جهان چگونه تجلی می‌یابد و از اخلال در این زمینه، چه کسانی با چه هدف‌هایی سود می‌برند و احیانا مانند آن‌چه در تاریخ رایج بوده است، پشت چه نقابی پنهان شده‌اند.

ریچارد فرای دلشیفته ی تاریخ و فرهنگ ایران

تهران-ایرنا-«ریچارد فرای» ایرانشناس آمریکایی از آن رو برای ایرانیان شناخته شده است که نیمی از عمر خویش را به تحقیق، نوشتن و تدریس در حوزه ی مطالعات ایران و ایران شناسی صرف کرد؛ مردی که نه فقط پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران بلکه شیفته و دلباخته ی آن بود.

فرای در بیان زندگی خود می گوید: «همان طور که 99 درصد ژن های همه انسانها تقریباً یکسان هستند، مردم سراسر دنیا نیز آرزوها و امکانات یکسانی دارند و تفاوت آنها در اصل تفاوت های فرهنگی است»(1)

ریچارد نلسون فرای (Richard Nelson Frye) اندیشمندی که تلاش کرد تاریخ ایران را به جهانیان عرضه کند در 10 ژانویه ی 1920 میلادی (1299 خورشیدی) در خانواده یی سوئدی تبار در ایالت آلابامای آمریکا متولد شد.در نوجوانی با مطالعه ی داستان های تاریخی به شرق و تاریخ آن علاقه مند شد و به همین دلیل همزمان با تحصیل در رشته ی فلسفه در دانشگاه «ایلینوی» در رشته ی تاریخ نیز به تحصیل پرداخت و زبان عربی و ترکی و هنرهای اسلامی را آموخت. در آنجا با «آلبرت اومستد» از استادان برجسته ی تاریخ در آمریکا آشنا شد و مجذوب سخنان او درباره کشفیات جدید موسسه «شرق شناسی» آمریکا در «تخت جمشید» شد و مطالعات خود را در این زمینه دنبال کرد.

فرای از دانشگاه «هاروارد» در رشته ی خاور شناسی درجه ی دکترا گرفت. او رساله ی خود را در مورد «بخارا در قرون وسطی» نوشت. وی از سال 1948 تا 1990 عضو هیات علمی دانشگاه هاروارد بود و به عنوان استاد میهمان در کشورهای مختلف به تدریس پرداخت و از جمله از سال 1970 تا 76 استاد میهمان دانشگاه شیراز بود. فرای بنیانگذار کرسی مطالعات ایرانی در دانشگاه های «کلمبیا» و هاروارد بود و نوشته های فراوانی درباره ی تاریخ ایران داشت.

علایق پژوهشی فرای علاوه بر مطالعات در زمینه ی تاریخ ایران به حوزه های روم شرقی، قفقاز و تاریخ عثمانی نیز تسری یافت. ایشان در هنر اسلامی، تصوف و باستان شناسی نیز صاحبنظر بود. وی زبان پارسی باستان، پارسی سده های میانه، فارسی امروزی، عربی و ترکی را مطالعه کرد و حتی برای شناخت زبان چینی نیز وقت صرف کرد.(2)

تعداد آثار وی در حوزه ی نویسندگی، ترجمه و ویرایش 16 کتاب است. از مهمترین آثار وی می توان از «ایران بزرگ» نام برد که در سال 2005 منتشر شد. «پرشیا» در سال 1969، «متدولوژی جدید در ایران شناسی» به زبان آلمانی در سال 1974، «دوران طلایی ایران: اعراب در شرق» در سال 1988 شماری از آثار وی درباره ی ایران و ایران شناسی است.



***فرای و ایران

فرای علاوه بر تالیف آثار برجسته ی تاریخی و بنیان گذاری کرسی های مطالعاتی در دانشگاه های مطرح آمریکایی، یک نقطه ی تمایز با دیگر تاریخ شناسان و محققان حوزه ی ایران شناسی داشت که به او شخصیتی متمایز و خاصی می داد و آن چیزی نبود جز تعلق خاطر به ایران، هویت ، فرهنگ و زبان ایرانی. به عبارتی دیگر او نه فقط یک پژوهشگر درباره ی تاریخ و فرهنگ ایران بود بلکه خود شیفته و علاقه مند به درون مایه های آن بود.

این ایران شناس پُرکار درباره ی دوره های گوناگون تاریخ ایران از جمله تاریخ هخامنشیان، پارتیان٬ ساسانیان، سامانیان و تیموریان کتاب و مقاله دارد. وی همچنین در ادیان ایرانی (میترایی٬ زروانی٬ زردشتی، مانوی و مزدکی) تحقیق کرده و نقدهایی نوشته است. او در پژوهش های خود به انواع منابع تاریخی ایران٬ از سنگ نوشته ها و سکه ها گرفته تا متون اوستایی و پهلوی٬ توجه داشته است.(3)

فرای گذشته ی ماوراء النهر را بیشتر از هر کس دیگر می شناخت و در منطقه از اعتبار و وجهه ی علمی بالایی برخوردار بود. فعالیت ها و آموزش های فرای که بر بنیان های فرهنگی ایرانی در آسیای میانه تاکید می کرد را می شود از مهم ترین عواملی دانست که ساکنان این مناطق را با ریشه های فرهنگی ایرانی خود پیوند داد.(4)

وی در کتب و مقالات پر شمار درباره ی سهم ایرانیان در تاریخ آسیای مرکزی فراوان قلم زده، تا آنجا که می توان گفت دست نوشته های او در باب تاریخ ایران بیشتر معطوف و متمایل به صفحات شرقی فلات ایران تا حدود دشتهای مرغزاری(سبزه زار) ایران نشین آسیای داخلی می شد.(5)

فرای در مقاله ی «فر کیانی در ایران باستان» به اعتقاد ریشه دار شاهان ایران باستان به حمایت ایزدی و تایید الهی، اشاره می کند و در مقاله ی کوتاهی که در آن با استناد بر نقاشی «جیمز موریه» از ویرانه یی را که پنداشته می شد آتشکده ی «بیشابور» بوده است، ثابت کرد این بنا دارای سقف بوده و آتشکده یی روباز نبوده است. در این نقاشی در بالای دیوارهای بنا پنجره های وجود داشت که اکنون، باقی نمانده است؛ وی با بررسی تلاش های پیشین برای خواندن «کتیبه گور کوروش»، اثبات کرد که این متنی است به زبان پارسی باستان و خط آرامی که به فرمان یکی از آخرین پادشاهان هخامنشی تهیه شده است.

فرای ورود اسلام به ایران را بزرگترین و مهم ترین حادثه سراسر تاریخ دانسته است. همچنین معتقد است ورود اسلام به ایران بزرگترین دوران دگرگونی در تاریخ ایران و گسترش اسلام است. وی در کتاب عصر زرین فرهنگ می آورد:«عصر زرین فرهنگ ایران از ورود اسلام به ایران تا پیش از سده های ششم و هفتم هجری می باشد که با تاخت و تاز و مغولان تباه شد».(6)

فرای نگاه ویژه ای به فرهنگ ایرانی دارد. او در عین حال که دوران باستان را ستایش می کند، به دوره بعد از اسلام که می رسد تاکید دارد، ایرانیت در اندیشه و فهم اسلامی حل می شود. وی معتقد است علت اصلی پیشرفت و تمدن اسلامی، مسلمان شدن ایرانی هاست و مظهرش را در قرن های چهارم و پنجم هجری می توان مشاهده کرد. در واقع تاکید اصلی فرای بر قدرت فرهنگی ایرانی است که در دوره اسلامی تحت تاثیر اندیشه اسلامی قرار می گیرد.(7)وی در قیاس بین اسلام و غرب می گوید:«تاثیر اسلام در تاریخ ایران بسی ژرف تر از صنعتی شدن و نفوذ غرب است».



***از جایزه دکتر افشار تا جشنواره ی خوارزمی

در 28آذر1382 خورشیدی آیین گرامیداشتی به مناسبت پنج دهه خدمات خستگی ناپذیر پروفسور فرای برجسته ترین ایران شناس جهان به همت «جامعه بین المللی فرهنگ ایرانی» و «انستیتوی آمریکایی مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیا» برگزار شد. وی در سال1٣٨٣، سیزدهمین جایزه ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار یزدی، را دریافت کرد.(8)

شادروان دهخدا به سبب علاقمندی وی (فرای) به امر ایرانی شناسی، او را «ایران دوست» می نامید و فرای در امضای خود این لقب را افزود. نلسون فرای از سال 2001 تا 2010 عضو افتخاری سازمان «پرشین گلف آنلاین» بود و همواره با ارسال نامه به تحریف کنندگان از نام خلیج فارس دفاع کرد. در نوزدهمین جشنواره ی بین المللی خوارزمی در سال 1384 از وی به عنوان میهمان افتخاری جشنواره و به پاس تلاش های وی در شناساندن هر چه بیشتر قلمرو فرهنگی و تاریخی ایران و ایرانیان تقدیر شد.(9)

در نهایت این ایران شناس برجسته در روز پنجشنبه 27 مارس 2014 (هفتم فروردین 1393) در 94 سالگی در شهر «بوستون» آمریکا درگذشت. ریچارد نلسون فرای در وصیتنامه ی خود خواسته تا پس از مرگش در اصفهان و در کنار رودخانه ی «زاینده رود» نزدیک آرامگاه پروفسور «آرتور پوپ» شرق شناس نامی به خاک سپرده شود.



*گروه پژوهش های خبری

پژوهش**م.س**2054

**پی نوشتها:

1-فرای،کرم رضایی پریسا،در بیان زندگی خود،فصلنامه بخارا،خرداد1383،شماره 36،ص125

2- اسلامی حامد، از شیفتگی به فرهنگ ایران تا تجلیل از ایران،هفته نامه پنجره،شماره 190

3-گرامیداشت پروفسور ریچارد نلسون فرای، نامه فرهنگستان،آذر1383،شماره 24، ص205

4- نوری بر زاویه تاریک، پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران

5-برجیان حبیب، ایران شناسی در غرب، نشریه ایران شناسی، سال یازدهم،زمستان 1378، شماره44.ص911

6-فرای ریچارد، مسعود رجب نیا،عصر زرین فرهنگ ایران،انتشارات سروش،ص20

7- گفت و گوی دکتر محمد مهدی اسلامی با هفته نامه پنجره،شماره 190.ص67-66

8- گرامیداشت پروفسور ریچارد نلسون فرای، نامه فرهنگستان، آذر1383، شماره24، ص205

9-سایت انجمن ایرانی تاریخ